بازگشت به خانه پدری/ یک شانس؛ دهها فرصت و صدها تهدید/ از بین بردن درختچههای کویری، روستاهای منطقه را با خطر طوفان ماسه روبهرو کرده است
خیلی دور، خیلی نزدیک. برای نخستینبار شاید، این فیلم سینمایی، سیمای کویر ایران را بر پردههای سینما و جلوی چشم تماشاچیان آشکار کرد. آسمان و زمین روستاهای مصر و فرحزاد، در استان اصفهان لوکیشن اصلی فیلمی شد که اگر چه شاید دریچهای خاص به روی سینما نگشود، اما بیگمان آغاز راهی جدید برای این دو روستا بود.
روستای مصر (کلاته آقا یوسف) و روستای فرحزاد پیش از شروع قصه گردشگران داستان درازی به قدمت ۱۰۰ سال دارند، اما ماجرای ورود گردشگران به آنها هم شنیدنی است. این دو روستا بهدلیل مشکلات زیاد اهالی تقریباً خالی از سکنه شده بودند و هر روز بر نرخ مهاجرت آنها اضافه میشد، اما طی ۱۰ سال توسعه گردشگری در این مناطق، ماجرا به راهی معکوس رفت و بسیاری از ساکنان که روزی روستا را ترک کرده بودند، برای اقامت دائم یا فصلی بار دیگر به خانههای پدری بازگشتند. بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن صورت گرفته این دو روستا حالا جمعیتی در حدود ۲۰۰ نفر را در خود جای داده است.
قصه از یک شانس شروع شد، بدون هیچ تجربهای
حسین طباطبایی، فرزند هاشم طباطبایی، مالک اقامتگاه بومگردی خانه طباطبایی، یکی از نخستین مراکز بومگردی منطقه است. او در گفتوگو با ایانا میگوید: “بین سالهای ۷۷ و ۷۸ که فیلم سینمایی خیلی دور، خیلی نزدیک در این منطقه فیلمبرداری شد و به اکران درآمد، توجه مردم هم به این منطقه جلب شد. شاید پیش از آن برای خود ما هم که بومی منطقه بودیم و دیگر در آنجا ساکن نبودیم، این بخش از کویر فراموش شده بود. خانه و زمین در این منطقه ارزشی نداشت.”
طباطبایی ادامه میدهد: “کارهایی که انجام دادیم هم بسیار شانسی بود و بدون برنامهریزی خاصی انجام میگرفت. بهعنوان مثال، اتوبوسی گردشگری در حال رد شدن از منطقه بود که به دلایلی شب را در روستای ما ماند. آن زمان بهدلیل سهمیهبندی بنزین بیشتر سفرها دستهجمعی و با اتوبوس انجام میشد. یکی از گردشگران خارجی در آن منطقه که فردی آلمانی بود بعدها کتابی هم در مورد این منطقه نوشت. در حقیقت نیاز به گذراندن شب در یک منطقه امن، گردشگران را به روستای ما کشاند و ما هم بر حسب اتفاق آنجا بودیم و به آنها محل اسکان دادیم. بعد کمکم امکانهای دیگری اضافه کردیم.”
این فعال بومگردی میگوید: “زیرساختهای این منطقه در شروع کار ما بسیار مشکل داشت. آب، برق، جادههای دسترسی، تقریباً هیچ بخشی مهیا نبود. طی پنج سال آرام آرام این فضاها مهیا شد. بومیان متوجه میشدند که میتوانند از امکانشان استفاده کنند. حتی خانم و آقایی از تهران به این منطقه آمدند و با سرمایهگذاری اقامتگاهی راه انداختند.”
طباطبایی اما این روزها برای روستا احساس خطر میکند. او میگوید: “روستا کمکم معرفی شد. همانطور که پیشتر هم گفتم کتاب تألیفشده آن گردشگر آلمانی هم بسیار تأثیرگذار بود. اما آرام آرام فضا به سمت رقابتی شدن پیشرفت. تعداد زیادی مجوز برای محلهای اقامتی صادر شد. گردشگران با تعداد بیشتر و بدون حساب و کتاب به منطقه میآیند. نمیدانیم که آیا این روستاها حقیقتا ظرفیت پذیرش تعداد ورودی گردشران و آثار تخریبی را که از خود به جای میگذارند، دارند یا نه؟
فرصتها و مشکلها
نماینده سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور در شهرستان خور و بیابانک، درباره تعداد گردشگران ورودی به این دو روستا میگوید: “عدد دقیقی از ورود گردشگران به این دو روستا نداریم، اما طی شش ماه نخست سال ۹۵، هشتهزار و ۷۴۵ گردشگر ایرانی و یکهزار و ۴۹۴ گردشگر خارجی با میانگین نرخ ماندگاری یک روز و نیم به شهرستان ما وارد شدند.”
حسین رئیسی درباره مشاغل ایجاد شده در این روستاها به واسطه گردشگری میگوید: ” ۱۰ واحد بومگردی در این دو روستا مستقر است که به ازای هر واحد، بهطور میانگین دو تا چهار نفر به شکل مستقیم در آن اشتغال دارند. البته این نکته هم فراموش نشود که این واحدها به شکل خانوادگی اداره میشوند. یک واحد فروشگاه صنایع دستی هم احداث شده است. البته در مورد فروشگاه صنایع دستی یا افرادی که میتوانند به این رشتهها برای تولید و پس از آن، فروش مشغول باشند، ظرفیت بکری وجود دارد که استفاده و ایجاد نشده است. همچنین این تعداد اشتغال بهصورت مستقیم است و بدون شک تعداد مشاغل غیرمستقیم بیشتر از این عدد است.”
وی همچنین اوج گردشگری در این روستاها را از شهریور هر سال تا اواخر اردیبهشتماه سال بعد عنوان کرد. او در مورد آسیبهای حضور گردشگران به این منطقه گفت: “معمولاً این آسیبها از طرف گردشگران خارجی نیست. بلکه این مشکل بیشتر متوجه گردشگران داخلی است. اگر به منطقه ما سفر کرده باشید میبینید که در کویر و فضای طبیعی روستای ما، پر از درختچههای کوچک است. اصلیترین کار این درختچهها، نگه داشتن ماسههای بادی است. اگر این درختچهها از بین برود روستاهای ما با در اثر طوفانهای صحرایی باماسه بادی پر میشود. کمااینکه چند سال پیش شاهد این اتفاق بودیم و بدون ترمیم پوشش گیاهی نتوانستیم وضعیت را به شرایط مطلوب برای زندگی برگردانیم.”
نماینده گردشگری این شهرستان ادامه میدهد: “روزهای آخر هفته، یعنی چهارشنبه تا جمعه، تعداد گردشگران ایرانی ورودی به روستاهای ما زیاد است. این گردشگران درختچهها را میکَنند و میسوزانند. از سوی دیگر آفرودها(۱) مشکل جاده های کویری است. آفرودسواران مسیرها را نمیشناسند و بهشدت طبیعت کویر را با مشکل و بهویژه درختچهها را با آسیب روبهرو میکنند. البته حفاظت از این درختچهها به عهده سازمان منابع طبیعی است.”
رئیسی در مورد آموزش به گردشگران درباره ویژگیهای شکننده اکوسیستمی که با آن روبهرو هستند میگوید: “بهطور طبیعی باید آموزش ویژهای برای آنان و تور لیدرها در نظر گرفت. اما ما در حد چاپ یک بروشور آموزشی هم امکان مالی نداریم چه برسد به برگزاری دورهها و کلاسهای آموزشی. با این همه، بسیاری از بومیان این تلاش را انجام میدهند که تخریب را تا حد ممکن پایین بیاورند.”
هنوز هم میشود جلوی تهدید را گرفت
سمیه قدمنان کارشناس گردشگری است. وی درباره روشهای جلوگیری از تخریب طبیعت به واسطه حضور گردشگران میگوید: “این آسیب را نمیشود به صفر رساند. محتاطترین گردشگران به هر حال از خود ردی در طبیعت باقی میگذارند. ولو به اندازه یک جای پا. در مورد این روستاها خطر جدی آنها را تهدید میکند. یعنی حضور گردشگران و تداوم تخریبهای آن میتواند همه کارهای انجام شده را به مخاطره بیندازد و بار دیگر روستاها را به نقطه صفر برگرداند.”
این کارشناس که در حال حاضر بهعنوان مسئول گردشگری اتاق بازرگانی استان گلستان مشغول فعالیت است ادامه میدهد: “میخواهم از تعریف اکوتوریسم کمک بگیرم. اکوتوریسم و بومگردی دو مفهومی است که با گردشگری روستایی گره خورده است و شرط اول آن، کمک به حفظ طبیعت است. یعنی وقتی شما به طبیعت بیاعتنا باشید یا به آن آسیب وارد کنید اصل بومگردی را محقق نکردهاید.”
او ادامه میدهد: “برای توسعه گردشگری در هر روستا باید با کار کارشناسی ظرفیتها به شکل دقیق مشخص شود. چند پرسش مهم پیش روی شما است؛ فرصتهای روستای شما چیست؟ مخاطرات چگونه تعریف میشود؟ روستا برای برقراری تعادل بین ظرفیتها و مخاطرات، میتواند پذیرای چه تعداد گردشگر باشد؟ میزان آسیب با nتعداد گردشگر چقدر است و چه مدت زمانی برای ترمیم این آسیب نیاز است؟ میزان کارآفرینی شما چقدر است و چگونه باید پایداری این کارآفرینی را تضمین کرد؟ مسئله ای که امروز مخاطره مصر و فرحزاد است. اگر درختچهها از بین برود، روستاها از بین میروند. وقتی روستاها از بین روند مشاغل ایجاد شده یک بار دیگر از بین میروند. پس تضمین کارآفرینی از بین رفته است. بخش آسیبهای محیط زیستی هم به کنار.”
این پژوهشگر توسعه جوامع محلی در تقویت گردشگری، میگوید: “یکی از محوریترین نقشها را خود جوامع محلی بازی میکنند. بهویژه اینکه این جوامع، ذی نفعان اصلی در توسعه گردشگری روستایی هستند، اما این آموزش باید پلهپله و گامبهگام صورت بگیرد. یعنی با کمک و همراهی دولت، دهیارها مورد آموزش قرار بگیرند، بعد دهیاریها و شوراهای روستاها این آموزهها را به بومیان انتقال دهند و در مرحله آخر مجری خود بومیان باشند. هیچ کس به اندازه بومیان نمی تواند محیط زیستشان را حفظ کند، اما معتقدم گام نخست را باید دولت با همراهی کارشناسان انجام دهد.”
او در پایان میگوید: “درباره روستاهای مصر و فرحزاد بعد از تجربهای حدود یک دهه، این مخاطرات خودش را آشکار کرد. نمونههای زیادی از روستاهایی مانند اینها داریم. چرا که در گام نخست به همه پرسشهای کلیدی پاسخ داده نشد، اما بومیان این منطقه تجربه مهمی در اختیار ما قرار دادهاند که میتواند مانند الگوی راهی برای سایر روستاها باشد. من فکر میکنم با یک برنامهریزی منسجم در حوزه آموزش جامعه محلی و به واسطه آنان، گردشگران، میتوان جلوی از بین رفتن آنچه را گرفت که در این روستاها به بار نشسته است.”/